♥♥♥LOVE♥♥♥
حرف های دلتنگیم.جملات عاشقانم
درباره وبلاگ


دفتر عشـــق كه بسته شـد ديـدم منــم تــموم شــــــــــــــــــدم خونـم حـلال ولـي بــــــــــــــــــــــــــــــــــــــدون به پايه تو حــروم شــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــدم اونيكه عاشـق شده بـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــود بد جوري تو كارتو مونــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــد براي فاتحه بهـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــت حالا بايد فاتحه خونــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــد تــــموم وســـعت دلــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــو بـه نـام تـو سنـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــد زدم غــرور لعنتي ميگفــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــت بازي عشـــــقو بلـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــدم از تــــو گــــله نميكنـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــم از دســـت قــــلبم شاكيــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــم چــرا گذشتـــم از خـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــودم چــــــــراغ ره تـاريكــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــيم دوسـت ندارم چشماي مــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــن فردا بـه آفتاب وا بشـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــه چه خوب ميشه تصميم تــــــــــــــــــــــــــــــــو آخـر مـاجرا بــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــشه دسـت و دلت نلــــــــــــــــــــــــرزه بزن تير خــــــــــــــــــلاص رو ازاون كه عاشقــــت بود بشنو اين التماس رو ــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــ ـــــــــــ ـــــــ سلام خدمت شمادوستان عزیزم خوش اومدید به این وب بنده حقیر

پيوندها
بوس
وبلاگ یه هکر کلاه سیه دیگه هک شد
انجمن های گیم اسکای
چت روم کلوپ پاتوق98
دل انگیز چت
دوبی چت
وب هک شده
اپلود سنتر
گروه امنیتی امپراطور
چت روم
دل چت
دیلاچت/سوشاچت
بارانی چت
مارال چت
وبسایت رسمی لوکس بلاگ
سر دنده ال ای دی led
ردیاب مخفی خودرو

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان ♥♥♥LOVE♥♥♥ و آدرس alized.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.










نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 18
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 19
بازدید ماه : 31
بازدید کل : 12050
تعداد مطالب : 28
تعداد نظرات : 6
تعداد آنلاین : 1



مرجع کد آهنگ

مرجع قالب های زیبا برای وب

دانلود آهنگ جدید امیر تتلو به نام با تو

نويسندگان
zed

آخرین مطالب
<-PostTitle->


 
دو شنبه 19 اسفند 1392برچسب:, :: 19:8 :: نويسنده : zed

بی احساس بودی

همین بهتر که تمام شدی 

بودنت مثل فیلتر سیگاری بود که باید دور انداخت

 

 

آرزوهای مترسک مثل همیشه براورده نشد یادم نبود من اسیر اسم خودم شدم ...ارزو

 
جمعه 2 اسفند 1392برچسب:, :: 12:18 :: نويسنده : zed

 

سیگار نمی کشم

 

نه اینکه نکشیده ام

 

آخرین بار که روبه رویم چشم هایش را بست

 

آخرین نخ را کشیدم

 

بعد ترک کردم

 

او را

 

خاطراتش را

 

.................................

حالا که رفته ای مرد شده ام

بسته بسته می کشم سیگار

تا تو را دود کنم در خیال خسته ام

....................................

هی کافه چی !

بگو سیگار برایم بیاورند

آهای مردهای هرزه بیایید روی میز من شاید غیرتی شد و برگشت …

....................................

زندگی مثل سیگار می ماند

اگر خاموش شود می شود روشنش کرد

اما مزه ی اولش را که نمی دهد هیچ مزه ی زهر مار می دهد …

...................................

نفس هایم بی تو

بوی خاکستر سیگار پیرمردی را می دهد

که به جوانی ازدست رفته اش می اندیشد

................................

 
پنج شنبه 1 اسفند 1392برچسب:, :: 12:39 :: نويسنده : zed

برای تو زندگی میکنم ، به عشق تو زنده هستم ، اگر نباشی دیگر نیستم

تویی که بودنت به من همه چیز میدهد، هر جا بروی دلم به دنبال تو میرود...

عشق تو ، حضور تو، به من نفس میدهد هوای بودنت

این دیگر اولین و آخرین بار است که دل بستم ،

نه به انتظار شکستم ، نه منتظر کسی دیگر هستم

تو در قلبمی و تنها نیستی ، تو مال منی و همه زندگی ام هستی...

همین که احساس کنم تو را دارم ، قلبم تند تند میتپد ،  

به عشق تو میگذرد روزهای زندگی ام...

به عشق تو می تابد خورشید زندگی ام ،

به عشق تو آن پرنده میخواند آواز زندگی ام

و این است آغاز زندگی ام ، گذشته ها گذشته ، با تو آغاز کردم و با تو میمیرم....

به هوای تو آمدن در این هوای عاشقانه چه دلنشین است ،

به هوای تو دلتنگ شدن و اشک ریختن کار همیشگی من است

بودنم به عشق بودن تو است ، اگر اینجا نشسته ام به عشق این انتظار است

در انتظار توام ، تا فردا ، تا هر زمان که بخواهی چشم به راه آمدن توام

خسته نمیشود چشمهایم از این انتظار ، میمانم و میمانم از این خزان تا پایان بهار

تا تو بیایی و او که به انتظارش نشستم را ببینم ،

تا چشمهایت را ببینم و دنیای زیبایم را در آغوش بگیرم

نمیتوان از تو گذشت ، به خدا نمیتوان چشم بر روی چشمهایت بست ،

بگذار تو را ببینم ، تا آخرین لحظه ، تا آخرین حد نفسهایم....

نمیگویم که مرا تنها نگذار ، تو در قلبمی و هیچگاه تنها نمیمانم ، نمیگویم همیشه بمان ،

 تا زمانی که هستی من نیز میمانم ، اگر روزی بروی ، دنیا را زیر پا میگذارم ،

نمیگویم تنها تو در قلبمی، نیازی به گفتنش نیست آنگاه که تو همان قلبمی...

قلبی که تنها تپشهایش برای تو است ،

زنده ماندن من به شرط تپشهای این قلب نیست ، به عشق بودن تو است

 
پنج شنبه 1 اسفند 1392برچسب:, :: 12:19 :: نويسنده : zed

سفر غريبي داشتم توي اون چشم سياهت

سفري که بر نگشتم  گم شدم توي نگاهت

يه دل ساده ي ساده کوله بار سفرم بود

چشم تو مثل يه سايه همه جا همسفرم بود

من همون لحظه اول آخر راهو ميديدم

تپش عشق رو تو رگهام عاشقانه مي شنيدم

تو شدي خون تو رگهام من ديگه خودم نبودم

براي نفس کشيدن حالا محتاج تو بودم

حالا محتاج تو بودم

 
پنج شنبه 1 اسفند 1392برچسب:, :: 12:16 :: نويسنده : zed

 

یاد گرفتم که... همه می‌میرند، اما همه به راستی زندگی نمی‌کنند...

یاد گرفتم که... طول زندگی مهم نیست، عمق آن مهم است

 یاد گرفتم... با پول مي شود خانه خريد ولي آشيانه نه، 

رختخواب خريد ولي خواب نه، ساعت خريد ولي زمان نه،

 مي توان مقام خريد ولي احترام نه، مي توان کتاب خريد ولي دانش نه،

 دارو خريد ولي سلامتي نه، خانه خريد ولي زندگي نه و بالاخره ، 

مي توان قلب خريد، ولي عشق را نه...

یاد گرفتم 
حتی اگه عاشق شدم به رومم نیارم که اصلا" کسی هست که من عاشقش شدم...

یاد گرفتم 
اگر کسی باهام نامهربونی کرد خیلی زود فراموشش کنم...

یاد گرفتم 
اگر کسی دلمو شکوند، من دل کسی رو نشکونم...

یاد گرفتم 

نزارم کسی اشکهامو ببینه...

یاد گرفتم 
نزارم کسی بفهمه تو دلم چی میگذره و بخواد برام دل بسوزنه...

یاد گرفتم که

خدا دقیقا در آخرین لحظه همه چیزو عوض میکنه.از طریقی که اصلا فکرشو نمیکنی‌...

 
پنج شنبه 1 اسفند 1392برچسب:, :: 12:13 :: نويسنده : zed

با توام ، باتو، خدا
يک کمي معجزه کن
چند تا دوست برايم بفرست
پاکتي از کلمه
جعبه اي از لبخند
نامه اي هم بفرست

 

خدايا من را که آفريدي گارانتي هم داشتم؟؟!ديگر کار نمي کند دلم!

 

رد پاهايم را پاک مي کنم
به کسي نگوييد
من روزي در اين دنيا بودم.
خدايا
مي شود استعـــــفا دهم؟!
کم آورده ام …!


بـــــــــي خـــيالِ هـَــر چــِـه زِمِســــتان اســت
و بـــَرف است . . 
و سـَـــرمـــا 
تـَـمــام پنَـــجــِــره هـــا را بـــاز گـــُـذاشـــته ام ! 
تــا شـــايـــَد بـــاد 
بـــويِ پيــــراهـَـنـَـت را بيــــاوَرد


از اينکه به اتاقم بيايي 
و در را باز کني 
هراسي ندارم ......
فقط قبل از آمدن تماس بگير ، 
شايد کمي پير شده باشم !!


وقتي دلت خسته شــد ،
ديگر خنده معنايي ندارد
فـقـط مي خندي تا ديگران ، غم آشيانه کرده 
در چشمانت را نـبـيـنـنـد !
وقتي دلت خسته شــد ،
ديگر حتي اشکهاي شبانه هـم آرامت نمي کنند
فـقـط گريه مي کني چون به 
گريه کردن عادت کرده اي !
وقتي دلت خسته شــد ،
ديگر هيچ چيز آرامت نمي کند 
به جز دل بريدن و رفتن....


عاشقم...
عاشق آن "ميم"
که مي آيد آخرِ عزيز...
و مرا مي کند مالِ تـــــــو ...!

 

وقتي دير مي آيي ؛
دلم هزار جا نمي رود
يک جا مي رود
آن هم ...
خانه ي رقيبـــ ــ ـ !!

 

بر تــمام قبر هاي اين شهر
بوسه بزن
شـــــــــايد به ياد بياوري
کجـــــــــا مرا جا گذاشتي ...
من در تنهـــــــــــا تريــــــــن قـــــــــبر اين شهر خفته ام
صداي کــــــــلاغهـــــــا را مي شنوي .؟
دارند برايم فاتحه مي خوانند.....!!

 

سيــــــــــگــــــار داريـــد؟؟؟
ميخـــواهـــم خـــاطـــره دود کـــنـــم ....!!!!

 

حتي عکستم ندارم که بذارم روبروم ...
اونقدر نگاش کنم تا بشکنه بغض گلوم ...

 

 

 

خندمـــــ که براتــــــــــــ زيبا بود 
.
.

اشکمم به زيباي خندم هستــــــ؟؟؟

کاش من هم 
"
باد "بودم تا بي دغدغه 
در آغوشت گم ميشدم 
وکسي ديگر نميپرسيد 
؟؟شما؟؟

 

اِنگار عاشِقت شُده است...
ساعَتِ مُچي اَم!!!
پايَش لَنگ ميشَوَد...
لَحظه هاي بي تو!!!

 

عاشقانه تکرار ميشوند...
و پي در پي ...
سِکانسْهاي دو نفره ي ما...

قهوه ي تلخ را روبه رويم 
ميگذارد 
و دور ميشود 
به همگان بگو قهوه هاي اين کافه تا ابد 
نخورده مي ماند وتلخ 
سرد ميشود 

دوست دارم 
چشمانم تا ابد بسته بماند 
زماني که در خواب هايم قدم ميزني 
-
آرامتر گام بردار 
بيداري فقط عذاب نبودن 
"
توست"



يادت مي‏آيد 
آن شب 
چندبار آن خيابان بلند و تاريک را رفتيم، 
تا جسارت اولين بوسه فراهم شد؟

 

چه بي پــَـــــــــروا
دلـــــــــم آغوش ِ ممــــــــــنوعه اي را ميخــــــواهد....
که تنـــــــــــها شرعي بودنش را
من مـــــــيدانم و دلــــــم و تــــــــــو...............

نه صدايش را نازك ميكرد
نه دستانش را آردي
از كجا به گرگ بودنش ميكردم؟

 

پشت درياها هيچي نيست بيخودي قايق نساز
آنجا هم رفتم
آدمهايش مثل آدمهاي اينجاست
دروغگو و پست...سهراب هم دروغ مي گفت..

 

من مورچه اي را مسخره ميكردم كه
سالها عاشق تفاله چاي بود
خودم را فراموش كردم كه
مدتي عاشق آشغالي بودم كه
فكر ميكردم آدم بود...

 

مــن، از تمام آسمـــان يک بــــاران را ميخواهم ...
و از تمــــام زميــــن، يک خيابان را ...
و از تمــــام تـــــو، يک دست
که قفــــل شده در دست مـــــن ...

 

يک غريبه مي خواهم
بيايد بنشيند فقط سکوت کند
و من هـي حرف بزنم و بزنم و بزنم...
تا کمي کم شود اين همه بار ...
بعد بلند شود و برود
انگار نه انگار...

 

يــــاد بِگيــر! 
اگـــه کســـي بِهـــت گفـــت دوسِـتـــــــ دارَم
لـُــزومـــا بـه ايــن مَعنــي نيستـــ کــه کَــس ديگـــه اي را دوسـتـــ نـَــدارد ...

 

 

بايد فراموشت کنم 
بايد ديگر تو را نبينم 
اينها را قول داده بودم به خودم !
اما 
آن هنگام که در آغوشت جاي گرفتم 
فهميدم گاهي
بدقولي چقدر دلچسب ميشود 

 

تمام شيريني هاي جعبه را خوردم 
اما اندکي از تلخي اوقاتم کم نکرد.....

 

آي الکساندر 
بيا و اين اختراعت را با خودت ببر
ديگر هيچ کس هواي صدايم را نميکند
چنديست مرا به هيچ جاي دنيا وصل نکرده است!

 

ميگن وقتي يه بچه اشتباه ميکنه 
نگيد شيطون گولش زد 
وقتي حرف زشت ميزنه 
نگيد صدا از توي خيابون بود 
وقتي خرابکاري ميکنه 
نگيد بچه ي همسايه بود
که فردا 
وقتي اشتباه رفت 
نگه شيطون 
نگه دوست ناباب
نگه قسمت ، تقدير ...

نميدونم ديدي يه آغوش 
که انگار براي تو ساختنش؟ 
جون ميده براي اينکه توش گم بشي 
جون ميده توش بميري 
جون ميده توش جون بدي 
تعجب ميکني از سازنده اش !
همونقدر که گاهي يک لباس حاضري انگار براي تن تو تراشيده شده 
گاهي آغوش ها هم اينطورين! 
طول و عرض و ارتفاعش 
سايز توا !
انگار خدا تراشيدش براي تو

 
پنج شنبه 1 اسفند 1392برچسب:, :: 12:10 :: نويسنده : zed

 

نگویندازسربازیچه حرفی  

                  که ازآن پندی نگیردصاحب هوش

وگرصدباب حکمت پیش نادان

                         بخوانندآیدش بازیچه درگوش